یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

اموزش از راه دور

سپهر میره مدرسه اونم تا 9 شب ولی ستی تعطیل هست

هی باید دعا کنم حداقل یکی از دوستاش بمونه تهران ,  فعلا تا الان یا ستی خونه ی دوستش بوده  یا یکی دوتا از دوستاش اینجا بودن الانم خونه نیست و پیش رفیقش هست

فقط اینکه احتمالا از فردا دیگه دوست و همکلاسی پیدا نکنیم که تهران مونده باشه

حالا چجوری سرگرمش کنم ؟! از خونه هم نمیشه بیرون رفت و بقول ستی می پوسیم توی خونه

معلم ستی یک فیلم اموزش ریاضی پرکرده و توی اپارات گذاشته و از بچه ها خواسته اونو ببینن و دو صفحه از ریاضی شون رو حل کنن ..اون یکی معلم شون هم یک فیلم درحال اموزش هدیه پرکرده و توی اپارات گذاشته 

ستی میگه ولش کن بزار ارامش داشته باشم خب شاید اینترنت نداشتیم اونوقت چی میشد میگم حالا که داریم پاشو ببین چی درس دادن یاد بگیر ..خیلی جدی میگه نه ما اینترنت نداریم!!!


من که تمام امیدم به باد هست .باد عزیز بوز و ما رو از این بحران نجات بده لطفا


نظرات 6 + ارسال نظر
ربولی حسن کور دوشنبه 2 دی 1398 ساعت 20:20 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
یه زمانی یه نفرو که با هواپیما آب پاشی میکرد مسخره میکردیم غافل از اینکه نفر بعدی فقط قراره منتظر باد بشینه!

یادش بخیر

ریحانه سه‌شنبه 3 دی 1398 ساعت 00:48

حالا ما اصفهانیم. اصفهان تا سه شنبه تعطیله و چهارشنبه احتمالا تعطیل نیست! دختر خواهر ۸ ساله منم هی نق میزنه پاشیم بریم تهران زندگی کنیم. اونجا ۴ شنبه هم تعطیله! :))))

ولی جدا، اصفهان اصلا هواش الوده نیست. نمیفهمم چرا میگن الودست و تعطیله. هوا صافه صافه.

عزیزم
اما تهران بسیار الوده هست .

خاطره سه‌شنبه 3 دی 1398 ساعت 10:25 https://khaterate-khatereh.blogsky.com/

همیشه دخترا درسخون تر بودن حالا تو خونه ی شما برعکس شده ها
ولی واقعا راست میگه فکر کن اینترنت نبود معلمه چجوری میخواست تمرین ریاضی به دانش آموزشها بده

اره عزیزم اینحا برعکس هست و ستی از درس و مشق فراری هست
رضایت داد ریاضی رو یک نگاه بندازه ولی هدیه ها رو بیخیال شد

سپیده سه‌شنبه 3 دی 1398 ساعت 11:44 http:// detari. blogfa. com

واااای خدااااا،. من عاشق ستایشممممم چطوری بگم متوجه بشین❤️❤️❤️❤️
پیرو حمایت از ایشون باید بگم : نه ماهم اینترنت نداریم

قربونت سپیده جان
والا باج دادم تا رضایت داد حداقل اموزش ریاضی رو نگاه کنه

پریا سه‌شنبه 3 دی 1398 ساعت 13:46

فکر کنم دبستانی های شهر ما لیسانس بگیرن اونجا هنوز ابتدایی رو هم تموم نکردن. (از خودم پز در کردم!!!خخخخخخخ)
چه معلم های خوبی!! البته احتمالا از نظر ما خوب به نظر میاد و از نظر بچه ها یه سری آدم سیریش هستن

دفیقا پریا جان
فعلا که دوهفته هست مدرسه نرفتن
ستی هم گفت چقدر بیکارن که فیلم پرکردن خب برن مسافرت و کیف کنن بجای این کارها

الهه چهارشنبه 4 دی 1398 ساعت 00:00

من که هرروز باعث وبانی این وضعیت رو بر اجدادش درود میفرستم .امسال یه هفته برای اغتشاشات حالام دوهفته است برای آلودگی تعطیل کردن .کاش کلا تعطیل کنن تتکلیفمونو بدونیم خودمون تو خونه به بچه هامون آموزش بدیم .خدا ازشون نگذره پسرم تازه خودکارشده بود ذوق میکردم حالا هروقت هم این اوضاع درست بشه درست مثل اول مهر داستان دارم باهاش تا راه بیفته .اصلا راضی نمیشه لای کتاب رو بازکنه میگه معلممون بیخود تکلیف داده .

دقیقا کاری که من می کنم ..نمی دونم بالاخره این درودها کی قراره تاثیر بزاره !!!
تازه من کلی هم غصه ی پسرجان رو می خورم که توی این الودگی میره به قسمت الوده تر شهر
به قول شما تازه هروقت مدارس باز هم بشه کلی طول می کشه تا این بچه ها روتین بشن و بیوفتن روی خط درس خوندن
هوففففف

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد