هر روز با یک سورپرایز جدید از خواب بیدار میشیم
انگار به انتهای هرم مازلو سقوط کردیم و درحال حاضر نگران زندگی و زنده بودن هستیم بقیه ی حقوق مسخره بنظر میان و فعلا برای حق زندگی داریم دست و پا می زنیم
نگرانم, نگران اینده ی بچه هام , نگران پسری که تازه هجده ساله شده و سرباز بالقوه محسوب میشه
نگران همه ی پسرهای ایران همه ی سرباز های بیگناه
این نگرانی تو دل همه هست
این آینده مبهمی که در مه فرو رفته
خداوند خودش یار و نگهدار همه ی افراد این سرزمین باشه
امین
سلام
واقعا امیدوارم اوضاع از این بدتر نشه
امیدوارم
هر روز بیشتر از قبل مطمئن میشم که خواهرم تصمیم درستی گرفته رفته.
دلم گرفته ...
بهترین کار رو کرده