یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

یک عدد مامان

مامان یک کودک سرطانی سابق

مافیا

دورهم داریم مافیا بازی می کنیم و همسرجان استدلال می کته و دایی ممر میگه خداییش ما با چه عقلی خواهرمون رو دادیم به این و با صدای آروم تر میگه گند زدیم به آی کیوی خانواده

در حالی که قرمز شدم از خنده میگم هروقت شهروند میشه هول میشه و اینجوری بازی می کنه

پ. ن :دست هام دونه های قرمز خیلی ریز زده که هم می خاره و هم سوزن سوزن میشه فقط هم دست ها تا محدوده ی آرنج  و این مانع میشه که خیلی از کارها رو بتونم انجام بدم

دچار سرگیجه های ناشی از التهاب گوش میانی هم ‌شدم  اونم درست موقعی که داداش خارجی اومده تهران


نظرات 4 + ارسال نظر
هدهد پنج‌شنبه 3 شهریور 1401 ساعت 01:34

سلام
احیانا دستکش آشپزخونه دست نکردین موقع کار؟ مثل حساسیت به دستکشه چیزی که گفتین. گاهی پوست به مواد توی دستکش حساسیت میده.. شبیه اگزما

والا هد هد جان چون خیلی زیاد شد دوباره رفتم دکتر و معتقد بودن یک‌جور ویروس هست
بعد از دوهفته تازه داره بهتر میشه
این ویروس های جدید هم دیگه شورش رو درآوردن

سالومه پنج‌شنبه 3 شهریور 1401 ساعت 03:03

حتما به خانم برادرت حساسیت داری

طفلی زنداداش

مهری جمعه 4 شهریور 1401 ساعت 06:29

خدا دایی ممر (نمکدون) رو حفظ کنه
واقعاً هر خانواده تو این شرایط حداقل به یه دایی ممر (نمکدون) نیاز داره
همیشه خوش و سلامت کنار عزیزاتون باشین

ممنون مهری جان

پریا شنبه 12 شهریور 1401 ساعت 13:22

خدایی اینبار دلم برای همسر جانت سوخت
پریسا جون خدا کنه بهتر شده باشی.
خواهر من بعد بیشتر از دوسال، اومده بود و کرونا گرفته بودم،اونم از نوع دلتا
اما من با دهن کجی بعد 5 روز رفتم دیدنش و با اینکه فقط قرار بود از دور ببینمش، به خودم اومدم توبغلش هق هق می کردم.
این شد که خانوادگی به جنگ کرونا رفتیم

وااای خداییش خیلی ظلمه بعد از این همه مدت دوری بیان ایران و تازه از این فرصت کوتاه شون، یک مدتی رو هم درگیر کرونا و قرنطینه باشن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد